Adverbs of Frequency in Persian grammar express “how often” an activity happens. They are placed before the main verb or after the verb ‘to be’. They are considered vital in enhancing sentence meaning and structure, giving a more detailed context about the timeframe of an event or action. Recognizing and mastering them can significantly improve your fluency in Persian.
Exercise 1: Fill in the blanks with the appropriate Adverb of Frequency
1. من *همیشه* (always) به کلیسا میروم.
2. او *گاهی* (sometimes) سینما می رود.
3. پدرم *هرگز* (never) دیر می آید.
4. ما *همیشه* (always) در منزل هستیم.
5. آنها *گاهی* (sometimes) با هم می جنگند.
6. تو *هرگز* (never) نمی خوابی.
7. من *همیشه* (always) با دوستانم بازی می کنم.
8. او *گاهی* (sometimes) به پارک می رود.
9. او *هرگز* (never) قهوه نمی نوشد.
10. ما *همیشه* (always) کتاب می خوانیم.
11. او *گاهی* (sometimes) می رود به سفر.
12. من *هرگز* (never) تنها نیستم.
13. ما *همیشه* (always) درس میخوانیم.
14. تو *گاهی* (sometimes) نمی خوابی.
15. او *هرگز* (never) یاد نمی گیرد.
2. او *گاهی* (sometimes) سینما می رود.
3. پدرم *هرگز* (never) دیر می آید.
4. ما *همیشه* (always) در منزل هستیم.
5. آنها *گاهی* (sometimes) با هم می جنگند.
6. تو *هرگز* (never) نمی خوابی.
7. من *همیشه* (always) با دوستانم بازی می کنم.
8. او *گاهی* (sometimes) به پارک می رود.
9. او *هرگز* (never) قهوه نمی نوشد.
10. ما *همیشه* (always) کتاب می خوانیم.
11. او *گاهی* (sometimes) می رود به سفر.
12. من *هرگز* (never) تنها نیستم.
13. ما *همیشه* (always) درس میخوانیم.
14. تو *گاهی* (sometimes) نمی خوابی.
15. او *هرگز* (never) یاد نمی گیرد.
Exercise 2: Fill in the blanks with correct Adverbs of Frequency
1. من *همیشه* (always) با مادرم صحبت می کنم.
2. او *گاهی* (sometimes) درست می کند غذا.
3. ما *هرگز* (never) با هم بحث نمی کنیم.
4. او *همیشه* (always) به وقت می رود به ترمینال.
5. تو *گاهی* (sometimes) کمک می کنی به من.
6. من *هرگز* (never) فیلم ترسناک نمی بینم.
7. او *همیشه* (always) بدون استرس است.
8. ما *گاهی* (sometimes) به کنسرت میرویم.
9. او *هرگز* (never) تاخیر نمی کند.
10. من *همیشه* (always) خوشحالم.
11. تو *گاهی* (sometimes) نمی فهمی.
12. او *هرگز* (never) منتظر نمی ماند.
13. ما *همیشه* (always) به مدرسه پیاده میرویم.
14. تو *گاهی* (sometimes) بدون خبر میروی.
15. او *هرگز* (never) ناراحتی را نشان نمی دهد.
2. او *گاهی* (sometimes) درست می کند غذا.
3. ما *هرگز* (never) با هم بحث نمی کنیم.
4. او *همیشه* (always) به وقت می رود به ترمینال.
5. تو *گاهی* (sometimes) کمک می کنی به من.
6. من *هرگز* (never) فیلم ترسناک نمی بینم.
7. او *همیشه* (always) بدون استرس است.
8. ما *گاهی* (sometimes) به کنسرت میرویم.
9. او *هرگز* (never) تاخیر نمی کند.
10. من *همیشه* (always) خوشحالم.
11. تو *گاهی* (sometimes) نمی فهمی.
12. او *هرگز* (never) منتظر نمی ماند.
13. ما *همیشه* (always) به مدرسه پیاده میرویم.
14. تو *گاهی* (sometimes) بدون خبر میروی.
15. او *هرگز* (never) ناراحتی را نشان نمی دهد.
