Exercise 1: Fill in the blank with the correct form of verb to make Present Perfect Progressive sentences
2. او *شدهاست* (become) به مرور زمان کور.
3. نیکی *خواندهاست* (read) یک کتاب بزرگ.
4. ما *بازی کردهایم* (play) فوتبال تا حالا.
5. پدرم *کار کردهاست* (work) در این شرکت به مدت سالها.
6. تو *نیکوکاری کردهای* (do good deeds) تا حالا.
7. سارا *آموختهاست* (learn) فرانسه برای سالها.
8. مادرم *پختهاست* (cook) صبحانه از صبح.
9. آنها *درس خواندهاند* (study) تا حالا.
10. شما *آمدهاید* (come) به تهران چندین بار.
11. من *دیدهام* (see) نمایشنامه برای چند ساعت.
12. او *نوشتهاست* (write) مقاله از دیروز.
13. ما *شنیدهایم* (hear) آهنگ طی ساعات.
14. آنها *رفتهاند* (go) به تهران به تدریج.
15. تو *خوابیدهای* (sleep) کمی زیاد.
1. من (do) خانه را تمیز.
2. او (become) به مرور زمان کور.
3. نیکی (read) یک کتاب بزرگ.
4. ما (play) فوتبال تا حالا.
5. پدرم (work) در این شرکت به مدت سالها.
6. تو (do good deeds) تا حالا.
7. سارا (learn) فرانسه برای سالها.
8. مادرم (cook) صبحانه از صبح.
9. آنها (study) تا حالا.
10. شما (come) به تهران چندین بار.
11. من (see) نمایشنامه برای چند ساعت.
12. او (write) مقاله از دیروز.
13. ما (hear) آهنگ طی ساعات.
14. آنها (go) به تهران به تدریج.
15. تو (sleep) کمی زیاد.
Exercise 2: Fill in the blank with the correct form of verb to make Present Perfect Progressive sentences
2. او *شدهاست* (become) فراموشکار در طول این ماه.
3. نگین *خریدهاست* (buy) لباس جدید.
4. ما *در آمدهایم* (come in) از بیرون در این سرما.
5. پدرت *فرستادهاست* (send) پیام به من.
6. تو *کاشتهای* (plant) درختان در کنار خانه.
7. علی *آمدهاست* (come) به مدرسه زود.
8. مادرت *گفتهاست* (say) حقیقت را به من.
9. آنها *بردهاند* (win) مسابقات بارها.
10. شما *نوشتهاید* (write) به من چندین بار.
11. من *خوردهام* (eat) غذاهای خوشمزه.
12. او *ساختهاست* (make) یک خانه بزرگ.
13. ما *خواندهایم* (read) کتابهای زیاد در طول تابستان.
14. آنها *گذراندهاند* (spend) تعطیلات در تهران.
15. تو *داشتهای* (have) یک خواب خوب.
1. من (go) به باشگاه بارها.
2. او (become) فراموشکار در طول این ماه.
3. نگین (buy) لباس جدید.
4. ما (come in) از بیرون در این سرما.
5. پدرت (send) پیام به من.
6. تو (plant) درختان در کنار خانه.
7. علی (come) به مدرسه زود.
8. مادرت (say) حقیقت را به من.
9. آنها (win) مسابقات بارها.
10. شما (write) به من چندین بار.
11. من (eat) غذاهای خوشمزه.
12. او (make) یک خانه بزرگ.
13. ما (read) کتابهای زیاد در طول تابستان.
14. آنها (spend) تعطیلات در تهران.
15. تو (have) یک خواب خوب.