法律および法律関連のペルシア語語彙

法律の分野で用いられるペルシア語の語彙を学ぶことは、ペルシア語圏の国々での法律に関する理解を深め、コミュニケーションを円滑にするために非常に重要です。この記事では、法律および法律関連の重要なペルシア語の語彙を紹介し、それぞれの語彙の意味や使用方法について説明します。各語彙の後には例文も添えていますので、実際の文脈での使い方を理解するのに役立ててください。

基本的な法律用語

قانون (qānūn)
法律や法則を指す言葉です。
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ تصویب شد.

دادگاه (dādgāh)
裁判所のことを指します。
او باید در دادگاه حاضر شود تا از خود دفاع کند.

وکیل (vakīl)
弁護士を意味します。
وکیل او در جلسه دادگاه بسیار خوب صحبت کرد.

حکم (hokm)
判決や命令を指します。
حکم دادگاه به نفع شاکی صادر شد.

شاکی (shākī)
原告や訴訟を起こす人を意味します。
شاکی از دادگاه درخواست غرامت کرد.

متهم (moteham)
被告や容疑者を指します。
متهم در دادگاه از خود دفاع کرد.

جرم (jorm)
犯罪や罪を意味します。
او به جرم سرقت دستگیر شد.

قاضی (qāzī)
裁判官を指します。
قاضی حکم نهایی را صادر کرد.

法律手続きに関する用語

دادخواست (dādkhāst)
訴状や請願書を指します。
وکیل او دادخواست را به دادگاه ارائه داد.

بازداشت (bāzdāsht)
拘留や逮捕を意味します。
متهم در محل وقوع جرم بازداشت شد.

بازجویی (bāzjū’ī)
取り調べや尋問を指します。
پلیس بازجویی از شاهدان را آغاز کرد.

مدرک (madrak)
証拠や資料を意味します。
مدرک‌های زیادی علیه متهم وجود دارد.

شهادت (shahādat)
証言や証言することを指します。
شهادت شاهدان بسیار مهم بود.

محکومیت (mahkūmīyat)
有罪判決や処罰を意味します。
او به پنج سال زندان محکوم شد.

عفو (afu)
恩赦や赦免を意味します。
رئیس‌جمهور عفو عمومی اعلام کرد.

استیناف (este’nāf)
控訴や上訴を指します。
وکیل او تصمیم به استیناف گرفت.

法律の種類

قانون مدنی (qānūn-e madanī)
民法を意味します。
قانون مدنی شامل قوانین مربوط به ازدواج و ارث است.

قانون کیفری (qānūn-e keyfarī)
刑法を指します。
قانون کیفری مجازات‌های مختلفی را برای جرایم تعیین می‌کند.

قانون اداری (qānūn-e edārī)
行政法を意味します。
قانون اداری به تنظیم روابط میان نهادهای دولتی می‌پردازد.

قانون تجاری (qānūn-e tejārī)
商法を指します。
قانون تجاری معاملات تجاری را تنظیم می‌کند.

قانون بین‌المللی (qānūn-e beyn-ol-melalī)
国際法を意味します。
قانون بین‌المللی روابط میان کشورها را تنظیم می‌کند.

その他の関連用語

قرارداد (qarārdād)
契約を指します。
قرارداد بین دو شرکت امضا شد.

حقوق (hoqūq)
権利や法律を意味します。
حقوق بشر باید در همه کشورها محترم شمرده شود.

تعهد (ta’ahhod)
義務や約束を意味します。
او به تعهدات خود عمل کرد.

مقررات (moqararāt)
規則や規定を指します。
مقررات جدیدی در مورد واردات کالا تصویب شد.

جریمه (jarīme)
罰金やペナルティを意味します。
او به خاطر تخلف از قوانین رانندگی جریمه شد.

دادرسی (dādresī)
訴訟や裁判手続きを指します。
دادرسی این پرونده چندین ماه طول کشید.

شکایت (shekāyat)
苦情や訴えを意味します。
شکایت او به دادگاه ارائه شد.

قانون‌گذار (qānūn-gozār)
立法者を意味します。
قانون‌گذاران باید قوانین جدید را بررسی کنند.

نقض (naqz)
違反や破壊を指します。
نقض قوانین می‌تواند به مجازات‌های سنگین منجر شود.

دادستان (dādsetān)
検察官を意味します。
دادستان پرونده را به دادگاه ارائه داد.

شورای قضایی (shūrā-ye qazā’ī)
司法委員会や法律関連の委員会を指します。
شورای قضایی تصمیمات مهمی در مورد سیاست‌های قضایی می‌گیرد.

このように、法律および法律関連のペルシア語語彙を学ぶことで、ペルシア語圏での法律システムや手続きについての理解を深めることができます。これらの語彙を覚え、実際の文脈で使用することで、法律関連の文書や会話に対する自信を高めることができるでしょう。

TalkpalはAIを搭載した言語チューターです。 画期的なテクノロジーで57以上の言語を5倍速く学べます。

Learn languages faster
with ai

5倍速く学ぶ