50 کلمه آلمانی خنده دار که طنز شما را شعله ور می کند
آلمانی بهعنوان افزودهای دوستداشتنی به تنوع غنی زبانهایی که در سرتاسر سیاره ما وجود دارد، متمایز است – نه تنها به خاطر واژگان وسیع یا ساختار گرامری محکم، بلکه به خاطر کلمات منحصر به فرد و گاهی اوقات کاملاً طنز آن. ویژگیهای عجیب و غریب این زبان منبع بسیار خوبی برای سرگرمی و سرگرمی برای کسانی است که سعی در یادگیری یا درک ساده از ماهیت همه کاره آن دارند.
کلمات خنده دار در آلمانی
در اینجا، در حالی که با هم این سفر زبانی را آغاز می کنیم، پنجاه واژه آلمانی خنده دار را بررسی می کنیم که احتمالاً استخوان خنده دار شما را قلقلک می دهند و شاید علاقه شما را به این زبان عمیق و قانع کننده برانگیزند. به من اعتماد کنید، ممکن است بخواهید یک دفترچه یادداشت بردارید (و شاید یک یا دو فنجان قهوه) همانطور که ما در این سیرک زبانی شیرجه میزنیم.
1. “Kummerspeck”: به معنای واقعی کلمه به “بیکن غم” ترجمه می شود، این کلمه برای توصیف پوند اضافی حاصل از پرخوری احساسی استفاده می شود. دفعه بعد که متوجه شدید که به دنبال آن تکه کیک اضافی هستید، به یاد داشته باشید که این فقط “kummerspeck” است.
2. “Backpfeifengesicht”: چهره ای که نیاز به یک سیلی دارد – بله، آلمانی هم برای آن کلمه ای دارد!
3. “Ohrwurm”: به “کرم گوش” ترجمه می شود. این اصطلاح برای توصیف آهنگی استفاده می شود که در سر شما گیر کرده است.
4. “Schadenfreude”: این اصطلاح شادی را توصیف می کند که فرد از بدبختی دیگری احساس می کند. یک طنز کاملاً تیره وجود دارد، اینطور نیست؟
5. “Dreikäsehoch”: به معنای واقعی کلمه، “سه پنیر بالا.” برای افرادی که به صورت عمودی به چالش کشیده می شوند استفاده می شود.
6. «Fingerspitzengefühl»: احساس در نوک انگشتان. این اصطلاح کسی را توصیف می کند که غریزه یا لمس شهودی عالی دارد.
7. “Kuddelmuddel”: این اصطلاح به بی نظمی یا هرج و مرج باورنکردنی، مثلاً در وضعیت اتاق خواب یک نوجوان اشاره دارد.
8. “Geborgenheit”: این اصطلاح شامل احساس امنیت و گرما است. مثل این است که در یک روز بارانی با یک فنجان شکلات داغ در دست خود را در یک پتوی دنج پیچیده کنید.
9. «Lebensmüde»: خسته از زندگی. خوب، آیا همه ما گاهی اوقات، به طور خاص دوشنبه ها نیستیم؟
10. “Zugzwang”: وقتی مجبور به حرکت می شوید، حتی اگر در بازی شطرنج یا به طور کلی در زندگی نمی خواهید!
حالا این کلمات جالب نیست؟ و حدس بزنید چه؟ ما فقط یک پنجم راه را از طریق این لیست داریم.
11. “Morgenmuffel”: در لغت به معنای “صبح خوار” است، یک تعریف مناسب برای کسی که اهل صبح نیست.
12. «فرنوه»: اشتیاق به جاهای دور، قطب مقابل دلتنگی.
13. “Doppelgänger”: کلمه ای که همه ما شنیده ایم، دوقلوی خود به خود یا شبیه به هم.
14. “داچشوند”: به معنای واقعی کلمه “سگ گورکن”. این یک نژاد سگ شکاری است و شباهت هایی با یک گورکن دارد!
15. «Papierkrieg»: جنگ کاغذی. این اصطلاح برای کاغذبازی بیش از حد یا تشریفات اداری بوروکراسی استفاده می شود.
با عبور از این پنجاه کلمه، سی درصد اول را با موفقیت پشت سر گذاشتیم!
16. «Schlafmütze»: خواب آلود. این چیزی است که در چندین یکشنبه تنبل با من تماس گرفته اند.
17. “Wirrwarr”: برای بیان سردرگمی یا برای توصیف چیزی درهم یا بی نظم استفاده می شود.
18. «Sitzpinkler»: مردی که برای بول کردن می نشیند. این یک اصطلاح کمی تحقیر آمیز است.
19. “Klugscheisser”: الک باهوش، یا کسی که فکر می کند همه چیز را می داند. همه ما از ملاقات با یک یا دو “klugscheisser” ناراضی بوده ایم، درست است؟
20. “Blitzkrieg”: جنگ رعد و برق. اصطلاحی از جنگ جهانی دوم که برای تعریف حمله نظامی سریع و ناگهانی استفاده می شود.
بیایید به سفر جذاب خود در قلمرو کلمات آلمانی ادامه دهیم.
21. «دراخنفوتر»: علوفه اژدها. شوهران گناهکار زمانی که تا دیر وقت بیرون ماندند به همسرانشان داده می شود!
22. “Gesundheit”: به عنوان پاسخ به عطسه کسی استفاده می شود، شبیه به “Bless you” در انگلیسی.
23. “Schmutz”: این به سادگی به کثیفی یا کثیفی اشاره دارد، اما بسیار سرگرم کننده تر به نظر می رسد!
24. «Eifersucht»: به معنای واقعی کلمه حسادت. به «جستجوی مشتاقانه» ترجمه میشود که طبیعتی خودخواه و ناامن را به تصویر میکشد.
25. “Torschlusspanik”: ترس از بسته شدن درها یا تمام شدن فرصت ها، که اغلب با سن همراه است.
در نیمه راه ما در حال حاضر، و طنز فقط به آمدن ادامه می دهد!
26. «Freundschaftsbezeugung»: اثبات دوستی. یک لقمه برای یک مفهوم ساده.
27. «ناسویس»: بینی سفید. این اصطلاح برای شلوارهای هوشمند یا افراد آگاه به کار می رود.
28. «بیسرویسر»: داناتر. باز هم، این اصطلاح شبیه به انگلیسی know-it-all است.
29. «Sturmfrei»: طوفان آزاد. برای توصیف احساس رهایی بخش داشتن خانه برای خود استفاده می شود!
30. “Treppenwitz”: شوخ طبعی پله ها. اساساً به پاسخ کاملی اشاره دارد که خیلی دیر به آن فکر می کنید!
31. «Titelverteidiger»: مدافع عنوان. در ورزش استفاده می شود، اما آیا برای دفاع از موضع ما در بحث های روزمره نیز عالی نیست؟
32. “Wanderlust”: میل عمیق به سرگردانی و کشف جهان را تعریف می کند.
33. «ولتسمرز»: درد جهان. این یک حالت خستگی نسبت به وضعیت دنیای معاصر است.
34. “ویچی”: به معنای واقعی کلمه “تخم مرغ نرم” است که برای کسی که ضعیف یا ترسو است استفاده می شود.
35. «Zeitgeist»: روح روزگار. به احساسات یا خلق و خوی یک دوره خاص ترجمه می شود.
36. «Geschwindigkeitsbegrenzung»: محدودیت سرعت. وقتی یک افسر راهنمایی و رانندگی سعی می کند آن را تلفظ کند چه کسی از خنده منفجر نمی شود؟
37. «Schneebesen»: هم بزنید. به نظر می رسد چیزی از یک فیلم هری پاتر است، درست است؟
38. «Schweinehund»: سگ خوک. یعنی وسوسه درونی یا نداشتن اراده، نه توهین به حیوان خانگی کسی!
39. «کوالل»: چتر دریایی. شما هرگز نمی توانید معنی آن را فقط با شنیدن آن حدس بزنید.
40. “Vollpfosten”: به معنای واقعی کلمه کامل است، اما برای توصیف کسی به عنوان یک احمق کامل استفاده می شود.
خوب، فقط ده تا دیگر باقی مانده است!
41. «Wortschatz»: گنج واژه. آیا این فقط یک استعاره کامل برای زبان آموز نیست؟
42. «فیرابند»: شب مهمانی، اشاره به پایان روز کاری.
43. “Fledermaus”: به “فلتر موش” ترجمه می شود، اما در واقع به معنای خفاش است.
44. «کاتر»: گربه نر یا خماری. حالا این میو گربه نیست؟
45. “Rindfleischetikettierungsüberwachungsaufgabenübertragungsgesetz”: این طولانی ترین کلمه ای است که تا به حال در آلمان استفاده شده است و به “قانونی برای نظارت بر برچسب گذاری گوشت گاو” مربوط می شود.
46. “Tochtergesellschaft”: یک شرکت تابعه. به نظر یک جامعه مخفی می آید، اینطور نیست؟
47. «کواتشکوپف»: سر احمقانه. دفعه بعد که متوجه احمق بودن کسی شدید از این عبارت استفاده کنید.
48. “Schnappsidee”: یک ایده کرک پات یا نوع ایده ای که ممکن است پس از داشتن یک schnapps زیاد به ذهنتان برسد.
49. “Sprachgefühl”: احساسی برای زبان. احساس مهمی که باید داشته باشید، به خصوص زمانی که در حال یادگیری یک زبان جدید هستید.
50. “Waldeinsamkeit”: احساس تنهایی در جنگل. یک کلمه واقعا خاص، فکر نمی کنید؟
اینها برخی از خنده دارترین کلمات آلمانی هستند که طنز، فرهنگ و زبان را در یک بسته زبانی لذت بخش ترکیب می کنند. هر کلمه مجموعه ای از مفاهیم معنادار را در بر می گیرد و ظرافت های ظریف فرهنگ آلمانی را زنده می کند. از این دانش جدید استفاده کنید، از ته دل بخندید، مرزهای یادگیری زبان خود را گسترش دهید و به یاد داشته باشید، یادگیری زبان قرار است سرگرم کننده باشد! بنابراین، “Wortschatz” مورد علاقه شما از لیست چیست؟ تا دفعه بعد، Auf Wiedersehen!