تعلم اللغة الفارسية يمكن أن يكون مفيدًا للغاية، خاصة إذا كنت تخطط للسفر أو العيش في إيران أو أي دولة ناطقة بالفارسية. في هذا المقال، سنستعرض بعض الكلمات الفارسية التي يمكنك استخدامها لوصف المدن والبلدات. سنقدم لك تعريفات لهذه الكلمات بالإضافة إلى جمل توضيحية لكل منها.
الكلمات الأساسية لوصف المدن
شهر
هذه الكلمة تعني “مدينة”.
این شهر بزرگ و زیباست.
روستا
تعني “قرية”.
روستای من در کوهستان است.
پایتخت
تعني “عاصمة”.
تهران پایتخت ایران است.
حومه
تعني “ضاحية”.
حومه شهر آرام و ساکت است.
مرکز شهر
تعني “مركز المدينة”.
مرکز شهر همیشه شلوغ است.
وصف الأماكن العامة
بیمارستان
تعني “مستشفى”.
بیمارستان نزدیک خانه ماست.
مدرسه
تعني “مدرسة”.
مدرسه ما بسیار بزرگ است.
دانشگاه
تعني “جامعة”.
دانشگاه تهران یکی از بهترین دانشگاههای ایران است.
پارک
تعني “منتزه”.
پارک محله ما بسیار زیباست.
رستوران
تعني “مطعم”.
رستورانهای زیادی در مرکز شهر وجود دارند.
کتابخانه
تعني “مكتبة”.
کتابخانه عمومی شهر بسیار بزرگ است.
وصف المرافق والخدمات
خیابان
تعني “شارع”.
خیابانهای تهران بسیار شلوغ هستند.
پل
تعني “جسر”.
پل روی رودخانه ساخته شده است.
ایستگاه
تعني “محطة”.
ایستگاه قطار نزدیک خانه ماست.
فرودگاه
تعني “مطار”.
فرودگاه امام خمینی در تهران است.
مترو
تعني “مترو”.
مترو تهران سریع و راحت است.
وصف الأنشطة والثقافة
جشنواره
تعني “مهرجان”.
هر سال جشنواره فیلم در تهران برگزار میشود.
نمایشگاه
تعني “معرض”.
نمایشگاه کتاب تهران بسیار معروف است.
موزه
تعني “متحف”.
موزه ملی ایران آثار تاریخی زیادی دارد.
سینما
تعني “سينما”.
سینماهای تهران فیلمهای جدید را نمایش میدهند.
تئاتر
تعني “مسرح”.
تئاتر شهر یکی از قدیمیترین تئاترهای تهران است.
وصف الطبيعة والمناخ
کوه
تعني “جبل”.
کوههای البرز در شمال تهران قرار دارند.
رودخانه
تعني “نهر”.
رودخانههای ایران بسیار زیبا هستند.
دریا
تعني “بحر”.
دریای خزر در شمال ایران است.
بیابان
تعني “صحراء”.
بیابان لوت یکی از گرمترین نقاط جهان است.
باغ
تعني “حديقة”.
باغهای ایرانی بسیار زیبا و معروف هستند.
آب و هوا
تعني “الطقس”.
آب و هوای تهران در تابستان گرم است.
وصف السكان والمجتمع
جمعیت
تعني “السكان”.
جمعیت تهران بیش از ۸ میلیون نفر است.
محله
تعني “حي”.
محله ما بسیار آرام و دوستانه است.
همسایه
تعني “جار”.
همسایههای ما بسیار مهربان هستند.
بازار
تعني “سوق”.
بازار تهران بسیار قدیمی و بزرگ است.
کافه
تعني “مقهى”.
کافههای تهران جایی مناسب برای ملاقات دوستان هستند.
وصف البنية التحتية والنقل
اتوبوس
تعني “حافلة”.
اتوبوسهای تهران سریع و قابل اعتماد هستند.
دوچرخه
تعني “دراجة”.
دوچرخهسواری در تهران محبوب است.
خودرو
تعني “سيارة”.
خودروهای زیادی در خیابانهای تهران وجود دارند.
خیابان اصلی
تعني “الشارع الرئيسي”.
خیابان ولیعصر یکی از خیابانهای اصلی تهران است.
پیادهرو
تعني “رصيف”.
پیادهروهای تهران پهن و مناسب برای پیادهروی هستند.
في هذا المقال، قدمنا لك مجموعة من الكلمات الفارسية المفيدة لوصف المدن والبلدات. هذه الكلمات ستساعدك على التواصل بشكل أفضل وفهم ما يدور حولك أثناء زيارتك للمدن الفارسية. تذكر أن ممارسة اللغة بشكل مستمر هو المفتاح لإتقانها، لذا حاول استخدام هذه الكلمات في جمل ومواقف حياتية مختلفة.