السفر إلى إيران قد يكون تجربة مثيرة ومفيدة، ولكن قد تواجه بعض التحديات إذا لم تكن ملمًا باللغة الفارسية. تعلم بعض الكلمات الأساسية يمكن أن يسهل عليك التواصل مع السكان المحليين والاستمتاع برحلتك بشكل أكبر. في هذا المقال، سنستعرض بعض الكلمات الفارسية الأساسية التي يمكن أن تكون مفيدة للمسافرين.
التحيات والعبارات الأساسية
سلام (Salâm): تعني “مرحبا” أو “السلام عليكم”. تستخدم كتحية شائعة في إيران.
سلام! حال شما چطور است؟
خداحافظ (Khoda hafez): تعني “وداعا” وتستخدم عند توديع الآخرين.
خداحافظ، فردا میبینمت.
بله (Baleh): تعني “نعم”.
آیا شما ایرانی هستید؟ بله، من ایرانی هستم.
نه (Nah): تعني “لا”.
آیا شما به تهران میروید؟ نه، به شیراز میروم.
لطفا (Lotfan): تعني “من فضلك” وتستخدم لطلب شيء بأدب.
لطفا یک لیوان آب بدهید.
متشکرم (Motshakeram): تعني “شكرا”.
متشکرم برای کمک شما.
ببخشید (Bebakhshid): تعني “عذراً” أو “آسف”.
ببخشید، این صندلی خالی است؟
الاتجاهات والمواصلات
کجا (Koja): تعني “أين”.
ایستگاه مترو کجا است؟
چگونه (Cheguneh): تعني “كيف”.
چگونه به فرودگاه بروم؟
ایستگاه (Istgah): تعني “محطة”.
ایستگاه اتوبوس کجاست؟
فرودگاه (Forudgah): تعني “مطار”.
من به فرودگاه امام خمینی میروم.
تاکسی (Taxi): تعني “تاكسي”.
لطفا یک تاکسی به هتل بگیرید.
قطار (Ghatâr): تعني “قطار”.
قطار به مشهد چه زمانی حرکت میکند؟
خیابان (Khiâbân): تعني “شارع”.
این خیابان به کجا میرود؟
المطاعم والطعام
رستوران (Resturân): تعني “مطعم”.
رستوران خوب در این نزدیکی کجاست؟
منو (Menu): تعني “قائمة الطعام”.
لطفا منو را بیاورید.
آب (Âb): تعني “ماء”.
یک لیوان آب لطفا.
غذا (Ghaza): تعني “طعام”.
غذای امروز چیست؟
صبحانه (Sobhanah): تعني “فطور”.
صبحانه از چه ساعتی سرو میشود؟
ناهار (Nâhâr): تعني “غداء”.
ناهار آماده است؟
شام (Shâm): تعني “عشاء”.
شام امشب چیست؟
چای (Chây): تعني “شاي”.
یک استکان چای لطفا.
الأماكن الأساسية
هتل (Hotel): تعني “فندق”.
هتل شما کجاست؟
دستشویی (Dastshuyi): تعني “حمام” أو “مرحاض”.
دستشویی کجاست؟
بانک (Bânk): تعني “بنك”.
بانک نزدیک اینجا کجاست؟
بازار (Bâzâr): تعني “سوق”.
به بازار تجریش برویم.
پلیس (Police): تعني “شرطة”.
ایستگاه پلیس کجاست؟
موزه (Muze): تعني “متحف”.
موزه ملی ایران کجاست؟
بیمارستان (Bimârestân): تعني “مستشفى”.
بیمارستان نزدیک اینجا کجاست؟
أرقام وأعداد
یک (Yek): تعني “واحد”.
یک بلیط لطفا.
دو (Do): تعني “اثنان”.
دو نفر برای شام.
سه (Seh): تعني “ثلاثة”.
سه کتاب بخرم؟
چهار (Chahâr): تعني “أربعة”.
چهار صندلی لطفا.
پنج (Panj): تعني “خمسة”.
پنج سیب لطفا.
التسوق والمشتريات
چند (Chand): تعني “كم”.
این چقدر قیمت دارد؟
قیمت (Gheymat): تعني “سعر”.
قیمت این چقدر است؟
پول (Pul): تعني “مال” أو “نقود”.
چقدر پول دارم؟
ارزان (Arzân): تعني “رخيص”.
این خیلی ارزان است.
گران (Gerân): تعني “غالي”.
این خیلی گران است.
تخفیف (Takhfif): تعني “خصم”.
تخفیف دارید؟
خرید (Kharid): تعني “شراء”.
من خرید میکنم.
الطوارئ والمساعدة
کمک (Komak): تعني “مساعدة”.
کمک میخواهم.
آتشنشانی (Âtashneshâni): تعني “إطفاء الحريق”.
شماره آتشنشانی چند است؟
آمبولانس (Ambulâns): تعني “إسعاف”.
آمبولانس لازم داریم.
دکتر (Doktor): تعني “طبيب”.
من به دکتر نیاز دارم.
داروخانه (Dârukhâne): تعني “صيدلية”.
داروخانه نزدیک کجاست؟
گمشده (Gom-shodeh): تعني “ضائع” أو “مفقود”.
کیف من گمشده است.
هذه بعض الكلمات والعبارات الأساسية التي يمكن أن تساعدك أثناء رحلتك إلى إيران. بتعلم هذه الكلمات، يمكنك تحسين تجربتك والتواصل بشكل أفضل مع السكان المحليين. لا تتردد في استخدام هذه الكلمات والممارسة بها، وستجد أن رحلتك تصبح أكثر سلاسة ومتعة.